چرا معلم کشور باید مسافرکشی کند؟/ سروش در حد فرعون مغرور بود
تاریخ انتشار: ۱۰ مهر ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۰۸۸۴۹۲۹
چهره ماندگار فلسفه گفت: حتی در جلسات وقتی پیرمردها میآمدند و همه جلوی پایشان بلند میشدند، ایشان تکان نمیخورد؛ یعنی غرور در حد یک فرعون بود. دکتر شریعتمداری به خاطر غیبت غیرموجه عذر ایشان را خواست؛ چون قانون بود
خبرگزاری شبستان، گروه اندیشه: دهمین قسمت برنامه تلویزیونی «شوکران» با حضور دکتر «مهدی گلشنی»، متفکر ۸۰ساله و پدر فلسفه علم در ایران و اجرای پیام فضلی نژاد، دوشنبه ۹مهر از شبکه چهار سیما پخش شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی در پاسخ به این پرسش فضلینژاد که آیا جمهوری اسلامی در عرصه علم و دانشگاه شکست خورده است، گفت: نمیخواهم بگویم شکست خورده، میخواهم بگویم از ظرفیتهایی که داشته به اندازه کافی استفاده نکرده است. ما پتانسیل زیادی داریم که حتی هیچکدام از کشورهای همسایه منحیثالمجموع ندارند، ولی از ظرفیتهایمان استفاده نکردهایم. اگر از آنها استفاده کرده بودیم الان در وضعی بسیار استثنایی بودیم. علم باید روی آدم اثر بگذارد و من در محیطمان نمیبینم که علم روی شخصیت افراد اثر گذاشته باشد.
بنیانگذار گروه فلسفه علم دانشگاه شریف اظهارکرد: در خیلی از دانشگاههای کشور، به جای اینکه مساله دانشجو را حل کنند و یک راهحل جلوی پای او بگذارند، دانشجو را میدوانند. اصلا کارشان فتحباب نیست تا مسائل حل شود. ذهنیتها خیلی کودکانه است. به نظر من این مساله ریشهاش در عدمرعایت شایستهسالاری است. اگر در انتخاب مدیریت دانشگاهها و معاونان و... دقت کنند، قضیه از زمین تا آسمان تغییر میکند.
وی که بیش از ۲۰سال است با حکم رهبر انقلاب در شورای عالی انقلاب فرهنگی حضور دارد، درباره این شورا گفت: به نظر من اگر شورا در معرض تماس مستقیم با دانشگاه قرار میگرفت و حرف دانشگاهیان را میشنید و درددلشان را میشنید، قضیه فرق میکرد. نباید بهخاطر مصالح مملکت و برای اینکه خودمان را خوب جلوه بدهیم، مسائل را نادیده بگیریم. ظلمهایی در دانشگاهها میشود که هیچ مرجعی رسیدگی نمیکند. گاهی به دانشجو ظلم میشود، گاهی به استاد جوان. بیجهت کسی را –که حق داشته ادامه بدهد- بازنشسته میکنند. تسویهحساب و باندبازی بسیاری در دانشگاه حاکم است.
گلشنی ضمن انتقاد از غربگرایی افراطی در دانشگاهها گفت: متأسفانه همه نگاهها به آن طرف است. من نگفتهام با غرب رابطه نداشته باشیم، حتی گفتهام یکی از برنامههای خوب این است که 6 ماه یا 9 ماه در دوره دکتری دانشجو برود و ببیند آنجا چه خبر است. ولی اینکه نگاهمان این باشد که آنها میآیند و همه چیز به ما میدهند و همه مشکلات ما را حل میکنند، این حاکی از نشناختن غرب است.
وی اظهار کرد: باید آن روحی که در زمان سید مرتضی (از فقهای برجسته قرن چهارم هجری) حاکم بود، که با همه گروهها اعم از معتزله و اشاعره و... مناظره داشت، حاکم باشد. مرحوم مطهری همین روحیه را داشت. من بارها در بحثهای اسلامیسازی علوم انسانی پیشنهاد کردم که بالاخره غرب هم چیزهایی که در این زمینه یافته، تجربه انسانی است. بین علمای حوزوی و علمای دانشگاهی جلساتی باشد و بیایند بررسی کنند کدامیک از چیزهایی که جامعهشناسان غربی استنتاج کردهاند خلاف برداشت خیلی صریح و واضح از قرآن است؛ صریح و واضح؛ نه در جایی که شک است. اگر این کار را بکنند این راهی است که مرحوم مطهری طی کردهاند.
عضو مرکز الهیات و علوم طبیعی برکلی تصریح کرد: معتقدم ظرفیت جامعه ما خیلی بالاست. در وهله اول باید معیارهای باطل (مساله کمیتگرایی) کنار برود و به کیفیت دانشگاه و آموزشوپرورش و مسئولانی که آنجا را اداره میکنند، توجه شود. زمانی که ما بچه بودیم معلم آموزشوپرورش تأمین بود و زندگی معمولی متواضعانهاش را داشت اما حالا مجبور است تاکسیرانی کند. نباید با این مسائل مهم بازی کرد و واقعا روی این مسائل غفلت هست. من انتظار دارم هم حوزه و هم دانشمندان بیدار شوند و بدانند اگر جامعه ما به همین مسیر برود در خطر خواهد بود. غرب هم حواسش کاملا جمع است که جامعه ما را نابود کند.
وی که یک دهه سابقه حضور در فرهنگستان علوم را دارد، دو اشکال عمده به فعالیت فرهنگستانها وارد دانست و گفت: اولا خود فرهنگستانها خودشان را به اندازه کافی جدی نمیگیرند. از طرف دیگر دولت هم اصلا در هیچ دورهای برای فرهنگستانها شأنی قائل نشده و مراجعه نکردهاند. گناه از هر دو طرف است.
گلشنی در پاسخ به این پرسش که برخی منتقدان مانند عبدالکریم سروش استدلال میکنند که شما و همکارانتان تلاش کردید تا به صورت آمرانه، تحکمآمیز و دستوری و از بالا، علم را دینی کنید، بیان کرد: این غیرمنصفانه است. دکتر سروش آدمی خوشقلم و خوشبیان بود که از خارج آمده بود ولی دکتری داروسازی گرفته بود و در خارج هم دکتری در فلسفه علم نگرفته بود. تجربهای با دانشگاههای ایران نداشت. آقای سروش از خارج به ایران آمد و واقعا در جو دانشگاهها نبود.
وی در واکنش به این موضوع که دکتر سروش میگوید شما در سال 76 که رئیس پژوهشگاه علوم انسانی بودید به خاطر اختلاف نظر تئوریک، باعث اخراج ایشان شدید، تصریح کرد: نه! اینها همه دروغ است. وقتی من در آبان 72، رئیس پژوهشگاه علوم انسانی شدم حداقلِ تغییرات را اعمال کردم تا اینکه بعداً برایم ثابت شود کسی در امور مالی یا پژوهشی یا غیره، توانایی ندارد. اساس من بر عدم تغییر بود. آقای دکتر سعید زیباکلام و چند نفر دیگر بودند که دکتری خود را تازه گرفته بودند و با دکتر سروش کار میکردند. آقای دکتر سروش را من از ریاست گروه فلسفه علم تغییر ندادم. فقط چون آقای سعید زیباکلام اصرار داشت گزارشهایش با دکتر سروش اختلاف دارد، گفتم گزارشهایش را به خود من بدهد. ولی من دست به تغییر دکتر سروش نزدم تا وقتی که ایشان تصمیم گرفت در جلسات رؤسای دانشکدهها شرکت نکند. آنوقت من به او گفتم استعفا بدهد و مرحوم دکتر علیآبادی سر کار آمد ولی هنوز دکتر سروش در پژوهشگاه بود. یکباره برای 11ماه ایشان غیبت داشت و من قضیه را به وزارت علوم منعکس کردم و وزارت علوم حکم اخراج ایشان را صادر کرد.
گلشنی خاطرنشان کرد: دکتر سروش عضو فرهنگستان هم بود، حتی در جلسات وقتی پیرمردها میآمدند و همه جلوی پایشان بلند میشدند، ایشان تکان نمیخورد؛ یعنی غرور در حد یک فرعون بود. آقای دکتر شریعتمداری به خاطر غیبت غیرموجه عذر ایشان را خواست؛ چون قانون بود کسی که چند جلسه غیبت غیرموجه داشته باشد، اخراج میشود.
پایان پیام/248منبع: شبستان
کلیدواژه: دفاع مقدس کنگره بین المللی امام سجاد ع مجلس کانون های مساجد مسابقات قرآنی اردبیل حادثه تروریستی اهواز اربعین حسینی اربعین برنامه شوکران دکتر مهدی گلشنی علوم انسانی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت shabestan.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «شبستان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۰۸۸۴۹۲۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
این دههشصتی خبرساز طراح لایحه حجاب است؛ سمتهای او چه بوده است؟
عصرایران به قلم سروش بامدادی در یادداشتی نوشت: خیلیها دوست دارند بدانند لایحۀ حجاب و عفاف را کی نوشته که این قدر شورای نگهبان به آن ایراد شرعی و قانونی میگیرد؟ روشن است که یک روحانی و فقیه آشنا با شرع آن را ننوشته و گرنه این همه مشکل شرعی نداشت و آقای حسین شریعتمداریِ کیهان را هم به این نتیجه نمیرساند که قانون (لایحه نهایی نشده) را بگذارید کنار و با همین طرح نور (گشت ارشاد - ۲ نیروی انتظامی) جلو بروید. فرمانده کل فراجا هم از حرکت بیدرنگ به جانب «عفت اسلامی» سخن گفته و به قانون خاصی استناد نمیشود. آنچه یک نماینده مجلس هم هر از گاهی میگوید پیشنهادهای محدود کننده اوست و هنوز تصویب و نهایی نشده.
اما این لایحه را کی نوشته؟ یک فقیه؟ نه! یک خانم؟ نه! چهرۀ اصلی این لایحه آقایی است به نام ابوالفضل اقبالی که سال ۸۸ و در گرماگرم التهابات انتخابات لیسانس علوم اجتماعی خود را از دانشگاه علامۀ طباطبایی گرفت و ۸ سال بعد موفق شد در رشتۀ مطالعات زنان فوق لیسانس خود را از دانشگاه غیر دولتی خوارزمی دریافت کند.
او وقت و همت خود را صرف مطالعات زنان کرده و حاصل آن چند مقاله و کتاب است که در نگاه اول این تصور را ایجاد میکند که نوشتۀ یک خانم باشد اما به قلم اوست که امسال ۴۰ساله شد:
از گشت ارشاد تا چادر المیرا، زنان در دنیای وارونه، ساخت اجتماعی طلاق توافقی…نگاهی به مشاغل او بعد از دریافت مدرک و حتی حین دانشجویی نیز نشان میدهد در جامعه به مفهوم عام آن کار و زندگی نکرده بلکه در نهادهای مختلف حکومتی و نه حتی دستگاههای اجرایی دولتی (دستکم تا پیش از روی کار آمدن دولت ابراهیم رییسی) مشغول بوده است: معاون رصد و پایش موسسه بینا وابسته به سازمان تبلیغات، مدیر روابط عمومی ستاد امر به معروف و نهی از منکر، کارشناس کودک و نوجوان سازمان رسانهای اوج، دبیر کارگروه زنان در مؤسسۀ اشراق وابسته به بنیاد خاتمالاوصیا و سرانجام در دولت آقای رییسی وارد دولت میشود (ستاد حجاب و عفاف وزارت کشور).
چون در برخی گفتوگوها از او به عنوان «آقای دکتر» یاد میشود بررسیها حاکی از آن است در دانشگاه علوم تحقیقات دانشگاه آزاد وارد تحصیل در مقطع دکتری جامعهشناسی شده اما ادامه نداده و گویا به تازگی در دانشگاه تهران از سر گرفته است.
ویژگی آقای اقبالی این است که مانند امامان جمعه به شرع استناد نمیکند (هر چند آقای علمالهدی مشهد هم به تازگی از شاهنامه گفت و این شعر را خواند: «منیژه منم، دُختِ افراسیاب/ برهنه ندیده تنم آفتاب» و تفاخر دختر افراسیاب به بیژن درباره جایگاه طبقاتی خود را بیتوجه به ابیات قبل درباره شادنوشی این دو را به حساب الگوی حجاب و پوشش گذاشت!) یا به قانون. چون قانون را خودش نوشته و در گیر و دار رفع اشکالات شرعی است. از این رو تعابیر خاص خود را به کار میبرد کما این که به تازگی در برنامه تلویزیونی «بدون گارد» گفت:
«تحمل مخالف، رفتار اخلاقی است اما بیحجابی مزاحمت برای ماست و تحمل مزاحم رفتاری انفعالی است». تعابیری که ما به ازای شرعی و قانونی ندارد.
پیشتر در مناظره با دکتر احمد بخارایی - جامعه شناس- هم وقتی مجری پرسید: «با توجه به این که برای سلبریتیها جریمههای بیشتر تعیین کردهاید آیا نباید نگران بود این رفتارها به مهاجرت بینجامد؟» او پاسخ داد: جریمههای آنان را بیشتر تعیین کردیم چون رفتارشان تبعیت اجتماعی دارد ولی اگر هم به مهاجرت بینجامد، خوب بینجامد!
منتها بلافاصله اضافه کرد: البته قدم هنرمندان روی چشم ما! انگار او میزبان و مالک است و دیگران قرار است وارد قلمرو او شوند. در فضای مجازی هم در واکنش گفته شد: قدمتان روی چشم برای فردی بیرونی به کار میرود. یک ایرانی متولد ۱۳۶۲ که نماینده اقلیت جامعه است (به گواه انتخابات ۱۴۰۰ و ۱۴۰۲) نمیتواند به ایرانیان دیگر بگوید قدمتان روی چشم! چون این خاک که متعلق به اوی تنها نیست! بحث انگیزترین سخن او اما باز در همان مناظره با دکتر احمد بخارایی بود که در آن گفت:
بیحجابی جلوی حرص و ولع را میگیرد در حالی که هر چه افراد حریصتر و گرمتر و پرقدرتتر و ولع بیشتری داشته باشند برای تشکیل خانواده مصممتر میشوند و اگر در غرب خانوادهها واقعی نیست به خاطر این است که ولع ندارند و بعد از آن آماری ارایه داد.
هنگامی که مجری گفت چون این آمارها را مراکز رسمی و حکومتی منتشر میکنند برخی در آنها تشکیک میکنند او این گونه پاسخ داد: آمارگیران پژوهشگاه فرهنگ و ارتباطات ظاهری کاملا مردمی دارند. با یک من ریش و انگشتر و یقه آخوندی که آمار نمیگیرند.
این که یک آقا و همکاران غالبا مرد او و نه خانمها متولی طراحی و دفاع از لایحه حجاب هستند و تحصیلات فرد هم نه در فقه و حقوق که در زمینه علوم اجتماعی است ولی ماحصل صبغه مجازات دارد و ادبیاتی که به کار میگیرد مطلقا شبیه فقیهان و حتی واعظان یا حقوقدانان نیست در حالی که به شرع و قانون استناد میشود مورد توجه ناظران قرار گرفته و روشن شده بنای او بر دو اصل است: یکی این که حجاب کم یا بیحجابی حرص و ولع تشکیل خانواده و ارتباط مشروع را از بین میبرد و دوم این که «مزاحم ما هستند». [این «ما»را هم توضیح نداده مشخصا شامل چه کسانی میشود؟ همه مردم ایران که بار تامین نصف بودجه دولت را با پرداخت انواع مالیات بر عهده دارند یا تنها همفکران ایشان؟]
با این اوصاف این سوال هم قابل طرح است که چرا آقای رییسی، ابوالفضل اقبالی را برای معاونت زنان و خانواده انتخاب نکرده با توجه به این که خانم خزعلی معاون کنونی بارها گفته اولویت خانمها باید خانه و خانواده باشد و طبعا این قاعده شامل خود خانم انسیه خزعلی هم میشود.
در تاریخ معاصر ایران یک ابوالفضل اقبالی دیگر هم البته داریم که ربطی به حجاب و زنان نداشت و ۱۶ سال قبل از تولد این ابوالفضل اقبالی درگذشته و او نماینده آستارا در دوره ۲۱ مجلس شورای ملی بود و مدتی قائم مقام دکتر حسین خطیبی در جمعیت شیر و خورشید سرخ ایران.
آقای اقبالیِ مورد نظر این نوشته اما جایی قائم مقام نبوده او مدیر عامل موسسه فرهنگی هنری بصیرت است.